نمیدونم کدوم تیکه از دلمه که حس میکنم کنده شده شاید اگه نمیدیدمش دلم اروم نمیشد خیلی اروم بود انگار خوابیده باشه رنگ و روش روشنتر شده بود رنگ زندگی میداد انگار راحته اذیت شدم وقتی داشتن دفنش میکردن ناراحت شدم قبول اینک جسمش جونی نداره واسم غیر قابل باور بود فکر میکردم ده سال دیگه میره تصور اینکه نیست نگاه به جای خالیش اشتباه اینکه کاش اخرین بار وقت رفتن کفشامو نمیپوشیدم یبار دیگ میبوسیدمش و میگفتم الوداع و بقول مسلمونا بهش میگفتم دیدار به قیامت عزیز دل

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

زندگی،ساختنی است!!! دانستني ها گروه مهندسی معماری آگرین چوب قاب چوبی ویو پنل دلستون حامد امراللهی پیشرفت در سایه گام دوم انقلاب اسفندونه,پیشینه تحقیق,دانلود پرسشنامه,پاورپوینت درسی بنیاد مختومقلی فراغی