writings that will never be printed



ولی خب خب من خیلی وقته بهت کاری ندارم تو توی این اتاقی و نفس میکشی و هوارو آلوده میکنی منم این هوای آلوده رو تنفس میکنم تو خیالم باهم حرف میزنیم غذا میخوریم میخندیم میخوابیم کنار هم دراز میکشیم و از ارزوهامون‌میگیم گلدون شکست پنجره رو باز گذاشتی و رفتی داره بارون میاد تو خیالم بادی که میوزه سنگینه انگاری میخواد خونه رو از جا بکنه کی رفتی؟ نمیدونم یادمه اخرین بار داشتی سرفه میکردی و میگفتی دود این اتاق خفم میکنه درو محکم کوبیدی و دیگه ازت خبری نشد گفتی
نمیدونم کدوم تیکه از دلمه که حس میکنم کنده شده شاید اگه نمیدیدمش دلم اروم نمیشد خیلی اروم بود انگار خوابیده باشه رنگ و روش روشنتر شده بود رنگ زندگی میداد انگار راحته اذیت شدم وقتی داشتن دفنش میکردن ناراحت شدم قبول اینک جسمش جونی نداره واسم غیر قابل باور بود فکر میکردم ده سال دیگه میره تصور اینکه نیست نگاه به جای خالیش اشتباه اینکه کاش اخرین بار وقت رفتن کفشامو نمیپوشیدم یبار دیگ میبوسیدمش و میگفتم الوداع و بقول مسلمونا بهش میگفتم دیدار به قیامت عزیز دل

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

سایت اول Lisa تناسب اندام ارتودنسي | متخصص ارتودنسي کاشت مو sut بهترین ها از همه چیز و همه جا آقای مبلمان نمونه سوالات مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور انصاف طلب عاشق تهران